در زندگی زخمهایی هست که مثل خوره روح را آهسته و در انزوا میخورد و میتراشد. این دردها را نمیشود به کسی اظهار کرد؛ چون عموماً عادت دارند که این دردهای باورنکردنی را جزء اتفاقات و پیشآمدهای نادر و عجیب بشمارند و اگر کسی بگوید یا بنویسد، مردم بر سَبیل عقاید جاری و عقاید خودشان سعی میکنند آن را با لبخند شکاک و تمسخرآمیز تلقی بکنند. زیرا بشر هنوز چاره و دوایی برایش پیدا نکرده و تنها داروی آن فراموشی به توسط شراب و خواب مصنوعی بهوسیله افیون و مواد مخدره است؛ ولی افسوس که تأثیر اینگونه داروها موقت است و به جای تسکین پس از مدتی بر شدت درد میافزاید .
بیست و هشتم بهمن ماه هزار و سیصد و نود و هشت صد و هفدهمین سالروز تولد " صادق هدایت"
پ.ن: عنوان بخشی از شعر هم مرگ از علیرضا آذر است.
مگه مهمه برات؟...برچسب : نویسنده : morshedrahtabahi بازدید : 91